رابـطـه ایی کــ ِ مُـرده ؛ مُـرده !!
هـی دوبـاره نـبـضـش رو نمـیگـیـرن کــ ِ ..
تو را من “تو” کردم
وگرنه “او” هم زیادت است
پس اینقدر برایم ،شما,شما نکن
گاهی دوست دارم کفش هایم را مانند کودکیم
تا به تا بپوشم… تا ببینم هنوز هم کسی حواسش
به من هست یا نه؟؟
دلتنگــی هایــــَم را زیر بغـل زده اَم
نشسته اَم در انتظار ِ روز های ِ مبـادا
سهم من از تــو
همـین دلتنگـی ها ییست
که بی دعوت می آینـد
و
خیال ِ رفتن نـدارند…
ﻣﻦ ﮐﻪ ﻏﺼﻪ ﻫﺎﯾــﻢ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻭﻗﺖ ﻣـﯽ ﺧـﻮﺭﻡ ﭘﺲ ﭼـﺮﺍ ﺗﻨﻬـﺎﯾﯿﻢ
ﺧـﻮﺏ ﻧﻤـﯽ ﺷﻮد؟
♥وقتی یـﮧ دختر آروم داره درو دیوارو نگاه میـکنـﮧ
وقتی نگات میکنـﮧ ولــی چیزی نمـــیگـﮧ
وقتی تو نگاش میکنی و اون روشو برمیگـردونـﮧ ازت
د لامصـــــــب بغلـــش کن دیگــــــــﮧ …
دنیا این است……
حاصل عشق مترسک به کلاغ , مرگ یک مزرعه است…..